دوشنبه 87/2/23 :: ساعت 12:29 عصر |
کار هر شبش بود. با اینکه از صبح تا شب کار و درس و فعالیت میکرد
نیمههای شب هم بلند میشد نماز شب میخوند؛ یه شب بهش گفتم:
یه کم استراحت کن خستهای. با همون حالت خاص خودش گفت:
تاجر اگر از سرمایهاش خرج کنه باالاخره ورشکست میشه باید سود
بدست بیاره تا زندگیش بچرخه.
ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم ورشکست میشیم.
¤ نویسنده: کانون فرهنگی هنری شهید بنازاده |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
|